سبحانی: زرینکوب ذوفنون بود/ زرینکوب در تاریخ راه بیهقی را پیمود
توفیق سبحانی در مورد گستردگی حوزه پژوهشی زرینکوب و آثار تالیف شده وی گفت: زرینکوب ذوفنون بود. زمینه اصلی کار وی نقد ادبی و شعر بود و در اوایل جوانی به این کار مشغول بود. زرینکوب کسی بود که به دلیل درخواست یک زن برای شناخت مولانا کتاب «پله پله تا ملاقات خدا» را نوشت.
سبحانی در مورد خلاقیت ادبی زرینکوب گفت: زرینکوب کسی بود که بسیاری از موارد را برای مخاطبان فراگیر سادهسازی میکرد. زرینکوب در خواندن منابع تاریخی بسیار دقیق بود و موارد بسیار کوچک را در خیل نوشتهها شکار میکرد. بسیاری از مواردی که در کتابهای خود میآورد زاده تخیل وی نیستند بلکه وی این موارد را از منابع مختلف و متنوع تاریخی و ادبی گردآوری کرده است.
سبحانی گفت: زرینکوب راه بیهقی را رفت. زرینکوب در کتابهای تاریخی خود چنین مسیری را میپیمود و در این راه بسیار موفق بود. زرینکوب بسیار متواضع بود و هیچگاه نسبت به کارهایی که انجام میداد مغرور نشد. وی در یکی از سخنرانیهای خود عنوان کرد که من به مانند یک نجار یا کارگر متعهد هستم و تنها به وظیفه خود عمل کردهام.
سجادی: زرینکوب از نسل بقیه السیف اساتید جامع الاطراف بود
صادق سجادی در مورد مطالعات و نوشتههای زرینکوب گفت: آثاری که وی در مورد تاریخ اسلام نوشته است همپایه کارهای ادبی وی محسوب میشود و بلکه از آنها نیز بهتر هستند. متاسفانه در مورد تاریخ ایران پژوهشهای خوبی انجام نشده است اما زرینکوب با توجه به گستردگی منابعی که مطالعه کرده بود، کتابهایی در مورد مردم در پیش و پس از اسلام در ایران نوشت. این کتابها احاطه زرینکوب به منابع تاریخی را میرساند. منابعی که در دسترس خیلی از محققان نیست و هنوز هم نسخههای خطی آنها در کتابخانهها نگهداری میشود.
وی در ادامه افزود: زبان و بیان، نحوه ورود و خروج به موضوع و پرداخت به آن به نحوی بود که آثار وی را به پر خوانندهترین آثار در دهههای اخیر تبدیل کرده است. این کتابها برای افراد خاصی نوشته نشده بودند بلکه همه گروهها به سمت این کتابها میرفتند و این کتابها در چاپهای متعددی منتشر شدند. زرین کوب از نسل بقیه السیف اساتید جامع الاطراف بود. وی کسی بود که به قول اطرافیان و دوستانش کتاب از دستش نمیافتاد.
سجادی گفت: روش روایت زرینکوب از وقایع یا شخصیتهای تاریخی به گونهای است که گویا وی در کنار چنین شخصیتهایی حضور داشته و تمام شرایط زندگی فرهنگی و اجتماعی را توصیف میکند. زرینکوب به دلیل ممارست در مطالعات و منابع هنگام تعریف عبارات بسیار به آنها نزدیک می شد. زبان وی به گونهای است که انسان را وارد فضای آن زندگی میکند. این توانایی در دیگر آثار زرینکوب هم دیده میشود.
وی در مورد تاریخنویسی زرینکوب گفت: زرینکوب وقتی در کتابهای تاریخی به روایت جنگها میپردازد، گویا آنجا حضور پیدا میکند و به روایت تاریخ میپردازد و یک روایت خشک تاریخی را بر زبان میآورد. این روایتها نیز خارج از استناد نیستند. چنین پرداختی به جذابیت کار میافزاید و طیف مخاطبان وی را افزایش میدهد. با توجه به اینکه همگان به منابع تاریخی دسترسی ندارند، این مورخ است که باید این عدم دسترسی را برای مخاطب پر کُند.
معاون پژوهشی دایرهالمعارف اسلامی ادامه داد: امکان ندارد مورخی بتواند غالب زوایای تاریخی را مورد مطالعه قرار دهد مگر اینکه به جریانهای ادبی، فقهی و کلامی روزگار آن دوره تاریخی آشنا باشد. مورخ هیچ گریزی ندارد که از جریانهای ادبی و اجتماعی آن دوره تاریخی اطلاع داشته باشد.
وی در ادامه افزود: در تاریخنویسی رسمی که در گذشته انجام شده کمتر به مردم پرداخته شده است و بیشتر شاهان و فرمانروایان بودهاند که را در صدر قرار دادهاند. چیزی که پیکره اصلی تاریخ را تشکیل میدهد منابع غیرتاریخی است مانند منابع ادبی، فقهی و... این موارد ابزار اصلی مورخ برای نوشتن یک دوره تاریخی است. زرینکوب وارد این جزئیات میشد و پس از مطالعات فراوان به نوشتن میپرداخت. متاسفانه این روزها مورخان ما کمتر به این موضوع میپردازند.
زرینکوب: هیچ یک از آثارم را نمیپسندم
در میان این صحبتها بخشهایی از گفتگوهای آرشیو شده عبدالحسین زرینکوب برای پخش شد. در یکی از مصاحبههای ایام جوانی خود در مورد بهترین اثر خود گفت: من هیچ یکی از آثارم را نمیپسندم. بسیاری از این کتابها صرفا به دلیل علاقهای بوده که به موضوعات و افراد داشتهام و بعد از نوشتن دیگر از این دغدغه فارغ شدهام و دیگر به آنها نپرداختهام.